نويسندگان



آثار تاريخي يك عاشق



دوستان عاشق تنها



دوستان عاشق



وضعیت من در یاهو



آمار وب



طراح قالب:



موزیک و سایر امکانات





http://www.kocholo.org/img/images/lh541c4xuju5gw0fw61x.jpg


[+] نوشته شده توسط نفس در 1:0 | |







آغوش گرم

S A L I J O O N

زخم که میخوری مزه مزه اش کن...حتما نمکش اشناست!!!!!!

 

جای قول و قرارهایمان امن است ، زیر پاهای تو

 

دوستت دارم“ را برای هر دویمان فرستادی
هم من ، هم او
خیانت میکردی یا عدالت ؟

 


[+] نوشته شده توسط نفس در 9:48 | |







خداااااا

گذشته ها به سرعت گذذذذذذذشت


[+] نوشته شده توسط نفس در 3:3 | |








[+] نوشته شده توسط نفس در 10:19 | |








[+] نوشته شده توسط نفس در 10:16 | |







دیگه برای همیشه رفتم

شبی در حالت مستی  نشستم گریه ها کردم

برای این دل رسوا شبی تا صبح دعا کردم

دعا کردم که مهرت از دلم بیرون رود

ولی آهسته میگفتم خدایا اشتباه کردم

 


[+] نوشته شده توسط نفس در 12:7 | |







حیف که گذشته ها گذشته


[+] نوشته شده توسط نفس در 12:18 | |







بیا...

 کجایی تو ، ای گرمی جان من ؟!

کجایی تو ، ای گرمی جان من ؟!

که شد زندگی بی تو زندان من

کجایی تو ای تک چراغ شبم ؟

که دور از تو جان میرسد بر لبم .

لبم ،بوسه جوی لبِ نوش تُست

در آغوش من بوی آغوش تُست

به هر جا گلی دیده ،بو کرده ام

ز گلها تو را جستجو کرده ام

شب آمد، سیاهی جهان را گرفت

غم تو ،گریبانِ جان را گرفت

بیا ای درخشنده مهتاب من

که عشق تو بُرد از سرم خواب من

رهایم مکن در غمِ بی کسی

کنم ناله ، شاید به دادم رسی

خطاکارم ، اما ز من گوش کن

بیا رفته ها را فراموش کن ..



[+] نوشته شده توسط نفس در 11:48 | |







بیا...

 کجایی تو ، ای گرمی جان من ؟!

کجایی تو ، ای گرمی جان من ؟!

که شد زندگی بی تو زندان من

کجایی تو ای تک چراغ شبم ؟

که دور از تو جان میرسد بر لبم .

لبم ،بوسه جوی لبِ نوش تُست

در آغوش من بوی آغوش تُست

به هر جا گلی دیده ،بو کرده ام

ز گلها تو را جستجو کرده ام

شب آمد، سیاهی جهان را گرفت

غم تو ،گریبانِ جان را گرفت

بیا ای درخشنده مهتاب من

که عشق تو بُرد از سرم خواب من

رهایم مکن در غمِ بی کسی

کنم ناله ، شاید به دادم رسی

خطاکارم ، اما ز من گوش کن

بیا رفته ها را فراموش کن ..



[+] نوشته شده توسط نفس در 11:48 | |







http://www.kocholo.org/img/images/ho4odig0h78ivu8ou9y.jpg

یاران به خدا که بی وفایی مکنید.با عاشق دلخسته جدایی مکنید .یا آن که وفا می کنید تا آخر یا آنکه از اول آشنایی نکنید

 


[+] نوشته شده توسط نفس در 13:16 | |







http://www.kocholo.org/img/images/33hntfkey5mlph8buo0o.jpg


[+] نوشته شده توسط نفس در 8:29 | |







http://www.kocholo.org/img/images/poeishrwplrqnehwl.jpg


[+] نوشته شده توسط نفس در 8:28 | |







http://www.kocholo.org/img/images/nuy4ebr6p1bf4k3ssljz.jpg


[+] نوشته شده توسط نفس در 8:28 | |







عصبانی بودم

به هر ناراحتی کوچک خشمگین شدن و به دیگران پریدن ، نشان غرور بی اندازه یا کم عقلی است .
خدایا بابت انروز که سرت فریاد کشیدم متاسفم.

من عصبانی بودم .

برای ان انسانی که تو گفتی ارزش ندارد ولی ...

من پافشاری کردم.


[+] نوشته شده توسط نفس در 10:14 | |







زندگی یه خواب



_____________________________________________________________________________________

زندگی تلخ ترین خواب من است...

خسته ام....

 

خسته از این خواب بلند...

 

 


[+] نوشته شده توسط نفس در 16:30 | |







کاش ندیده بودم.....

کاش ندیده بودم تو را ، کاش آن روز که در وجود من طلوع کردی از تو روی برمیگرداندم تا در سایه وجود خود بمانم.

 

کاش نمی خندیدی و مرا به گریه مهمان میکردی ، قبل از آن دلخوشی تلخ که بر سر سفره اش نشستیم. 

کاش تو را دیگر نمی دیدم ، کاش خزان تو را زودتر از من میگرفت.  

اکنون جدایی بین ماست و دیوار تنهایی در کنارم، بر سرم سقف ندامت و در زیر پایم فرش حماقت. 

 

الهی خزان شود زندگیت و طوفان ، سبزی بهار زندگیت را به زردی خزان برساند ، که بهار زندگیم را خزان کردی. 

 

به دیدارم نیا، حتی در تنهایی ذهنم. که دیگر نمی خواهم حتی در رویاهایم با تو باشم. هر روز تنهاتر از دیروز ، هر لحظه خوشحال تر از قبل که دیگر نمی بینمت. اصلاً کاش هرگز ندیده بودم تو را


 


[+] نوشته شده توسط نفس در 16:29 | |







امروز...

امروز را از دست ندهید آیا ضمانتی برای طلوع خورشید فردا وجود دارد؟


[+] نوشته شده توسط نفس در 9:37 | |







هنوز.........

هنوز رو خاکیم یادمان نمیکنند، وااااای به روزی که خاکمان کنند


[+] نوشته شده توسط نفس در 9:36 | |







گریه غم انگیز

همه گفتن:عشقت داره بهت خیانت می کنه!
گفتم:می دونم!
گفتن:این یعنی دوستت ندارهاااا!
گفتم: می دونم!
گفتن:احمق یه روز میذاره میره تنها میشی !
گفتم:می دونم!
گفتند:پس چرا ولش نمی کنی..؟!
گفتم:این تنها چیزیه که نمی دونم

 


[+] نوشته شده توسط نفس در 18:4 | |







.

دیشب با دوستم رفته بودم رستوان.... روبروی تخت ما یه دختر و پسر نشسته بودن که پسره پشتش به تخت ما بود، معلوم بود با هم دوست هستند، اتفاقی چشمم به چشمه دختره افتاد.... قشنگ معلوم بود پسره عاشقه دخترست، دختره شروع کرد به آمار دادن، سرمو انداختم پایین.... دفعه بعدی تحریک شدم با نگاه بازی کردیم. خلاصه یه کاغذ برداشتمو به دختره علامت دادم، با نگاهش قبول کرد، بلند شدن ، پسره جلو رفت که حساب کنه دختره به تخت ما رسید دستشو دراز کرد کاغذ رو گرفت، براش نوشته بودم خیلی پستی .....


[+] نوشته شده توسط نفس در 17:57 | |



صفحه قبل 1 2 3 صفحه بعد